بررسی علت تغییرات سود عملیاتی "رافزا"
به گزارش کدال نگر بورس 24، شرکت رایان هم افزا در خصوص تغییرات بیش از 30 درصدی سود عملیاتی دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 1403 نسبت به دوره مشابه سال قبل توضیحاتی ارائه نمود.
چرا بخش رادیکال اصلاحات در بسیاری از مواضع شبیه به جریان ضدایرانی عمل کرده و نقش چرخ پنجم را برای آن ها را بازی می کند؟
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام « ویژه های مشرق » شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه های کشور قرار می دهیم.
در این ویژه نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
در روزهای اخیر ضدانقلاب با نمایش ذات خود پرده انداخته و نشان داده است که تا چه حد ضدایرانی، جنگ طلب و همراه با سیاست های جنایتکارانی چون نتانیاهو است.
روزنامه هم میهن درباره مواضع این جریان خودفروش نوشته است:
زیست در فضای تحریم و جنگ مطلوب آن هاست، درحالی که توجه ندارند در صورت وقوع درگیری و جنگ لزوماً منطق جنگ طلب هایِ وطنی حاکم نمی شوند و ممکن است از جعبه جنگ «پل برمر» و فرستاده های ویژه خارج شود. تجربه زلمی خلیل زاد از خاطرمان نرفته است که چطور در نظم جدید افغانستان توسعه و حقوق بشر و حق زنان را نادیده گرفت. مثلاً جبهه 7 آبان در نامه ای به رئیس جمهور آمریکا با اشاره به خواسته رضا پهلوی از دولت آمریکا و سخنان او آورده است: «سرنگونی جمهوری اسلامی تنها ضمانت واقعی برای روابط دوستانه با همه کشورهای جهان از جمله آمریکا خواهد بود...» و به نوعی بار دیگر به خواسته «مذاکره نکنید» رسیده است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:
در این بین سعید بشیرتاش، مسئول شورای مرکزی این جبهه که سابقاً ملی گرا بود و الان به جرگه سلطنت طلبان نزدیک شده است؛ پیگیر همین خواسته و ترویج کننده آن است. علاوه بر آن، فواد پاشایی، دبیرکل حزب مشروطه ایران، لیبرال دموکرات، که معمولاً کمتر موضعی متفاوت از سلطنت طلبان دارد، این بار هم به همان سیاق در حساب این حزب در شبکه اجتماعی ایکس در برنامه «تحلیل هفته» به موضوع توافق احتمالی جمهوری اسلامی و آمریکا پرداخته و از آن ابراز نارضایتی کرد و گفت: «مذاکرات اپوزیسیون با کشورهای مختلف برای فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی ادامه دارد و در همین رابطه گروهی از حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) برای گفت وگو و شرکت در کنفرانس، طی هفته آینده به اسرائیل سفر می کند.» به عبارتی این تشکیلات هم احتمالاً همسو با بخش عمده مخالفان مذاکره نگرانی از باب حمله به ایران و آسیب های آن ندارد که به دنبال مشورت و مذاکره از جمله مقاصد اعلامی اش اسرائیل است. اینها برخی از دسته اول اپوزیسیون است که به آن اشاره شد.
البته شرح خیانت ضدانقلاب برای مردم ایران روشن بوده و نیزا به توضیح اضافه ندارد، اما چرا بخش رادیکال اصلاحات در بسیاری از مواضع شبیه به جریان ضدایرانی عمل کرده و نقش چرخ پنجم را برای آن ها را بازی می کند؟
در واقع مخرج مشترک میان رادیکال های جریان اصلاحات و ضدانقلاب علیه نظام نشان از توافق آشکاری برای آینده است.
در ادبیات رادیکال های جناج چپ امر اجتماعی بر امر سیاسی مقدم است ازاین رو بحران ها باید ماهیتی اجتماعی داشته باشند. تجربه شکست فتنه 88 نشان داده است که اگر اعتراض سیاسی باشد مثلاً مدعی تقلب در انتخابات بود حضور ممتد مردم در خیابان ها منتفی خواهد شد. فرهنگ، اقتصاد، محیط زیست و... همگی سوی اعتراضات و بحران نمایی فراگیر اجتماعی حرکت کنند.
تحلیل داده های موجود حکایت از آن دارد که اراذل و اوباش به دلیل بافت کمی و محیط پیرامونی سوژه های خطرناکی بوده که می توانند به ناهنجاری های اجتماعی، فرهنگی و امنیتی دامن بزنند. ، روزنامه شرق درباره برخورد پلیس با اوباش نوشته است:
واقعیت آن است که بسیاری از مداخلات پلیس، در واکنش به ویدئوهای منتشرشده در شبکه های اجتماعی شکل می گیرد. آنچه در این بین مغفول مانده، نبود سامانه ای پیشگیرانه برای شناسایی و مهار باندها و افراد خطرناک پیش از وقوع جرم است. در اسفند 1403، در محله ولنجک، فردی با قداره در خیابان قدرت نمایی کرد؛ فیلمی که پس از انتشار در فضای مجازی منجر به بازداشت او شد. چند روز پیش از آن، در درکه فردی با قمه به شهروندی حمله کرده بود. پلیس در هر دو مورد پس از انتشار کلیپ و شناسایی چهره ها وارد عمل شد. همه این اقدامات تحسین برانگیز است، اما کافی نیست.
شرق در ادامه می نویسد:
امنیت، مطالبه ای آنی و بنیادین است؛ اما نه فقط با حضور پلیس پس از وقوع جرم، بلکه با پیشگیری از آن معنا پیدا می کند. حوادثی مانند سرقت از منازل یا زورگیری های خشن، معمولا توسط افراد یا باندهایی با سوابق مشخص رخ می دهد. چرا این افراد پیش از ارتکاب جنایت شناسایی و مهار نمی شوند؟ پاسخ را باید در نوع نگاه «امنیتی» جست وجو کرد که هنوز به طور کامل به رویکرد «اطلاعات محور» و «هوشمند» تن نداده است.
توضیح اینکه با وجود فضای مجازی و شبکه ای کردن فعالیت آن ها توسط دست های پشت پرده، اراذل و اوباش هر شهر و منطقه در کشور بعنوان مرجع و الگویی برای دیگر اراذل و اوباش مناطق دیگر کشور درآمده و به مانند یک زنجیر بهم متصل می شوند و از اخبار و فعالیت های همدیگر اطلاع پیدا می کنند و متاسفانه بعضاً شاهد الگوبرداری برخی از اراذل و اوباش و نوچه های آن ها درمناطق کوچک تر هستیم که این موضوع می تواند در بحران های احتمالی یک تهدید جدی برای امنیت و احساس امنیت در جامعه باشد.
کنترل این طیف از بزهکاران باید هدفمند و توأم با استفاده از دست آوردهای جرم شناسی باشد و در این مسیر نقش فراجا به عنوان متولی امر قابل توجه است، پلیس و دستگاه قضائی و سایرارگان های دست اندرکاربا یک یک حرکت جمعی می توانند در جلوگیری از بروز چنین جرائمی کارساز باشند.
{{name}}
{{content}}